
لورل و هاردی در کسوت کارآگاه خصوصی به مکزیکوسیتی برای دستگیری یک مجرم می روند. در آنجا قرار است با حضور یک گاوباز سرشناس بارسلونیایی مراسم گاوبازی برگزار شود اما به دلیل مشکلات گذرنامه نمی تواند حضور پیدا کند و از آنجا که استن لورل شبیه آن گاو باز است او را به جای او وارد میدان گاوبازی می کنند و …


وقتی که ایچیمارو تتسونوسکه به خاطر دیدن حادثه قتل پدر و مادرش آسیب میبینه، حس انتقام جوییش باعث میشه که قدرت بخواد. در ۱۵ سالگی، تتنسونوسکه برای یکی از اعضای شینگومی شدن قبول میشه. با این حال، مهارت، هوش و احساساتی که جلوی تهدید جامعه و شینسگومی رو بگیره نداره. حتی با پشتیبانی برادرش تاتسونوسکه و دوست جدیدش در شینسگومی، میفهمه که برای عضو یک گروه تاریخی بودن با درد و خون مواجه میشه.