
سروان جیک گرافتن (جانسن)، خلبان نیروی دریائی امریکا پس از مرگ مورگان مکفرسن (ریچ)، هم پروازش، بر اثر مأموریتی بد برنامهریزی شده، بر روی یک ناو هواپیمابر مستقر شده است. ̎گرافتن که به وضعیت نظامی فعلی بدبین شده، معتقد است که اگر بر جای سیاستمدارها، ادارهٔ جنگ را به دست سربازان بسپارند، پیروزی، قریبالوقوع و قطعی خواهد بود. ورجیل کول (دافو)، خلبانی بسیار با اعتماد به نفس نیز با او هم عقیده است. این دو به اتفاق، یک بمبافکن ۶ـA معروف به "مزاحم" را به پرواز در میآورند تا در مأموریتی غیر مجاز، هانوی را بمباران کنند....

یک سرباز آمریکایی که از صحنه اعدام دوستانش توسط سربازان ژاپنی در طول جنگ جهانی دوم فرار کرده است، تبدیل به رهبر یک امپراتوری شخصی می شود. او که اکنون بسیار قدرتمند شده، تمایلی به انتقام گرفتن از ژاپنی ها ندارد، اما زمانی که خود ژاپنی ها به مردمش حمله می کنند، او مجبور می شود انتقام بگیرد...