
«الکس» (مگره گور)، «ديويد» (اکلستن) و «جوليت» (فاکس)، در يک آپارتمان مشترک در ادينبرگ زندگي مي کنند. آنان براي کمک خرج، مستأجر چهارمي را براي اتاق اضافي آپارتمان مي پذيرند. اما خيلي زود اين مستأجر را که در اثر تزريق مواد مخدر مرده، در اتاقش پيدا مي کنند؛ در حالي که چمداني پر از پول نيز در اتاق است...

واتس لس آنجلس. «کين» (ترنر) و دوستش، «او ـ داگ» (تيت) از واکنش بدگمانانه ي يک فروشنده ي کره اي و همسرش خشمگين مي شوند و «او ـ داگ» هر دوشان را مي کشد و با «کين» مي گريزند. پدر و مادر «کين» مرده اند و او با پدر بزرگ و مادر بزرگش زندگي مي کند و با وجود موعظه هاي مذهبي آنان، روز به روز بيشتر در دنياي تبهکاري و خشونت فرو مي رود.

«پروفسور شرمن کلامپ» (مورفي) به هم کارش، «پروفسور دنيز گينز» (جکسن) دل باخته است و مي خواهد با او ازدواج کند. اما مانع کار، همزاد يا آقاي هايد او، «بادي لاو» (مورفي) است. «کلامپ» چاق و چله و دست و پا چلفتي بايد هر چه زودتر از شر «بادي لاو» خلاص شود. اما «بادي لاو» نيز مي خواهد براي هميشه در قالب «کلامپ» متناسب و زبروزرنگ باقي بماند...